shaparak
تنهام گذاشت
چقدر شیرین است وصالی که درآن انتظار ی بسیار تلخ و طولانی بوده است...به راستی که بعد از هر سختی آرامشی است که شیرینی آن تلخی،انتظار،دشواری های گذشته رااز بین میبرد...
جمعه 17 / 8 / 1391برچسب:, :: 19:50 :: نويسنده : akram دوباره سكوت،دوباره تنهايي،
شنبه 16 / 8 / 1391برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : akram ای خداااااااا....چقدر انتظار آخه چقدر...خدا دیگه بریدم دیگه دارم دیوونه میشم چقدر باخودم تکرار کنم که عشقم بر میگرده چقدر؟چقدر با فکرش با خاطراتش زندگی کنم؟چقدرفک کنم کنارمه باهام حرف میزنه؟چقدر تو خیال باهاش حرف؟چقدرباخودم تکرار کنم نفسم پاره تنم میاد بلاخره برمیگرده چقدر...؟آخه چقدر انتظار؟خدا اگه تلخیه انتظار میچشیدی هیچ وقت نمیذاشتی انقدر من انتظار بکشم... تو بگوچقدر، بگو یک سال ،ده سال، یک عمر؟آخه چقدر فقط بگو من منتظر می موندم اینکه نمیدونم بایدچقدر انتظار بکشم این امیدمو از بین میبره ولی اگه بدونم چقدر منتظر میمونم چون میدونم یک روز فرا میرسه انتظار میکشم تا دوباره روی ماهشو ببینم...ولی اینجوری سکوت نکن اینجوری فک میکنم منو فراموش کردی ........اینجوری فک میکنم هیچ وقت قرار نیست کمکم کنی اینجوری فک میکنم هیچ وقت قرار نی عشقمو ببینم ...خدا الان به زور با خاطراتش نفس میکشم اگه ناامید بشم دیگه نفسی واسم نمیمونم اگه قرار اینجوری بشه همین الان نفسمو بگیر راحتم کن...خدا دارم زره زره آب میشم دارم پرپر میشم دارم....خداااااااااا فقط تو میتونی به فریادم برسی فقط تو...کمکم کن فقط یه فرصت دوباره..خدا قلبم شکسته چطوری میگن خدا تو دلای شکسته هست پس کجایی خدا چرا درکم نمیکنی چرااااااااا!!!!!خدااااااااااااااا چقدر انتظار چقدر چقدر چقدر..... شنبه 16 / 8 / 1391برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : akram
عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است. عشق گوش کردن نيست بلکه درك كردن است. عشق ديدن نيست بلکه احساس کردن است. عشق جا زدن و کنار کشيدن نيست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است. اگر انتظار بکشی وصبر کنی میشه دوباره آغوش گرم عشقت رو احساس کنی
سه شنبه 14 / 8 / 1391برچسب:, :: 8:12 :: نويسنده : akram
خدایا ازت ممنونم درست امروز که خیلی ناامید شده بودم به خواسته هام رسیدم میدونستم انتظار بکشم بلاخره جواب میگیرم فقط یکی دیگش مونده بازم توکل میکنم به تو....خدایا صدهزار مرتبه شکرت
دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : akram دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 10:28 :: نويسنده : akram
همه میگن به من خیانت کردی،همه میگن از اول دوسم نداشتی،همه میگن تو ارزششونداری دنبالت باشم،همه میگن...ولی من باور نمیکنم آخه من خیانت نکردم که جوابموباخیانت ببینم،میدونم دوسم داشتی آخه نمیشه کسی رو دوست نداشته باشی ولی بتونی باهاش باشی بتونی تحملش کنی دلت تنگ بشه ودوست داشته باشی باهاش حرف بزنی آخه نمیشه کسی که دوسش نداشته باشی روش حساس باشی همین که ببینی نسبت بهت بی توجه شده ناراحت بشی...ولی من منتظرت میمونم چون دوست دارم چون واسم باارزشی میشه نفس آدم واسش ارزش نداشته باشه میشه؟!!!من حرف هیچکس رو باور نمیکنم اینقدرمنتظر میمونم تا یه روز خودت حقیقتو بهم بگی...میدونم یه دلیل واسه این کارت داری میدونم تومنو بی علت تنها نذاشتی.....ولی نمیدونم چرا همه منو تنها گذاشتن هیچکس صدامو نمی شنوه هیچکس به کمکم نمیاد هیچکس صدای گریه هامو نمی شنوه یعنی میشه هیچکس دوسم نداشته باشه همه فراموشم کرده باشن!!!!!!چراپس میگن خدا بنده هاشو فراموشم نمیکنه خدا که صدای بنده هاشو میشنوه هر چقدرهم گناهکار باشن باز کمکشون میکنه...پس چرا حتی خدا هم جواب منو نمیده چرا صدای فریاد زدن منو نمیشنوه چرا کمکم نمیکنه چراااااا....؟؟؟
دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 10:6 :: نويسنده : akram من به یادت بودم اما تو بی احساس به منو احساسم تو خیانت کردی باز یادم از یادت رفت بی صدا قلبم مرد من شدم تنها تر خاطراتت رو غم برد بی هوس عاشق بود این دل بیچارم از هوس تو رفتی من هنوز بیمارم بی خداحافظ بود رفتنت از پیشم دور میشیو من بی صداتر میشم به تو مدیونم من عشقو یادم دادی عاشقت بودم من تو به بادم دادی .
دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : akram عشق جمله ایست پر از معنا جمله ای از آغاز زندگی جمله ای از جنس واژه و احساس جمله ایست شاید ابی یا طلایی یا به رنگی از مشکی جمله ایست گاه، آخرش رازی از سوال؟ گاه، تعجب! گاه، یک نقطه. گاه که حرفی نیست، جمعی از نقطه ها... . عشق جمله ای کوتاه و بلند جمله ای پر از احساس گاهی، از حس غم گاهی هم، از حس بودن حس شادی جمله ایست با نشان مرگ از نشان بودن جمله عشق زیباست کوتاهیش هم پر معناست زیباترین آن کوتاهترینش هست جمله آغاز عشق این است: «دوستت دارم» جمله اش را دوست دارم.
دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 9:57 :: نويسنده : akram
میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ، میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ، میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ، هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم …. نه اندیشیدن به تو فایده دارد ، نه فکر کردن به خاطره هایت ، حالا آنقدر به دنبالم بیا تا خسته شود پاهایت…. تو لیاقت مرا نداری ، از تو میگذرم تو ارزشی برایم نداری…. کارت شده بود دلشکستن و بی وفایی ، روز و شب من این شده بود که از تو سوال کنم کجایی؟؟ چرا پاسخی به دل گرفته ام نمیدهی ، چرا سرد شده ای و مثل آن روزها سراغی از من نمیگیری؟ فکر کرده ای کیستی، برو با همان عاشقان سینه چاکت ، برو که تو با یک نفر راضی نیستی! از تو میگذرم بی آنکه تو را ببینم ، محال است دیگر برگردم ، حتی اگر از غم و غصه بمیرم…. از تو میگذرم و بی خیالت میشوم ، شک نکن بدون تو از شر هر چه غم در این دنیاست راحت میشوم اشتباه گرفته ای ، من آن کسی که میخواهی نیستم ، تا هر چه دلت خواست با دلش بازی کنی ، میروم تا حتی نتوانی یک لحظه هم نگاهم کنی…. از تو میگذرم بی آنکه لحظه ای برگردم و تو را ببینم ، یک روز بیا تا حساب تمام بی محبتهایت را از قلب شکسته ام برایت بگیرم….
دو شنبه 13 / 8 / 1391برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : akram آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|